کتک خوردن از خیالات

کتک‌خوردن از خيالات

گاهي منِ انسان روي تن آدم تأثير مي‌گذارد كه با ساختن خيالات و رشد آن‌ها موجب مي‌شود که هرچه تصور مي‌کند برروي بدنش محقق شود. اين در حالي است که انسان در تعادل نباشد و عقل او روي خيالاتش كنترل نداشته باشد.

نقش خيال بر روي تن بسيار عجيب است. مثلاً اگر طرف در خانه تنها نشسته‌ است، يك مرتبه فكر كند که نكند يك دزد از ديوار بالا بيايد. در اين حال اگر عقل و ايمان او به کمک ‌آيند که مگر خدا تو را تنها مي‌گذارد، خدا خودش كمك مي‌كند؛ همين توكل انسان به خدا نمي‌گذارد آن خيال رشد ‌كند. اما اگر عقل و ايمان در صحنه نبود و آن خيال همچنان رشد کرد و باز قدرت گرفت و رشد کرد، يک‌مرتبه طرف آن دزد را بالاي ديوار مي‌يابد. اگر باز خيال کرد که حالا مي‌آيد و يک کتک محکم به من مي‌زند، مي‌يابد که آن دزد آمد و شروع کرد او را زدن، و اگر خيال کرد طوري او را زد که تمام بدنش سياه شد، مي‌يابد که بدنش سياه شد. بعد که آن خيالات رفت و آشنايان آمدند مي‌بينند که واقعاً بدن او سياه شده و مي‌پذيرند که دزدي آمده و او را کتک زده و بدن او را سياه کرده است. در حالي که او از خيالات خودش کتک خورد، آن خيالات آن‌قدر قوي بود که روي بدن او تأثير گذارد. بنده خودم موردي را مي‌شناختم که مي‌گفت: جنيان آمدند و محکم با دست روي صورتم زدند، و فردا صبح جاي پنج انگشت روي صورتش کبود بود. اين همان کتک‌خوردن از خيالات نفسِ خود است. عموم مردم اينقدرها خيالاتشان را رشد نمي‌دهند، چون با توكل و ايمان و عقل آن را كنترل مي‌كنند، ولي انسان‌هاي معمولي از خيالاتشان تأثير مي‌گيرند و اگر در يک تنهايي قرار گرفتند که کاملاً خيالاتشان امکان رشدکردن پيدا کرد تأثير شديدي از آن مي‌گيرند.

قديمي‌ها مي‌گفتند زن‌هايي را كه تازه زايمان كرده‌اند تنها نگذاريد، جنيان مي‌آيند او را اذيت مي‌کنند. این حرف از جهتی درست است و از جهتی غلط، چون از جهتی واقعاً اين خانم در آن حالتِ ضعف بدنيِ پيش‌آمده و تنهايي، خيالاتش را نمي‌توانست کنترل کند، و لذا صورتي را در بيرون براي خود مي‌ساخت و از آن تأثير مي‌پذيرفت، و از جهت دیگر چون واقعاً چيزي در بيرون نبود، او در خيالات خود آن را مي‌ساخت. آدمي ‌كه ضعيف ‌شود نيروي كنترل خيالش تحليل مي‌رود، از این رو خيالش تحرّک بيشتري پيدا مي‌کند. نمونه‌ي ساده اين حالت را وقتي در روز به‌شدت خسته شده‌‌ايد و شب مي‌خواهيد بخوابيد تجربه کرده‌ايد. هر چه مي‌خواهيد بخوابيد، خيالاتتان نمي‌گذارد، چون بدن ضعيف است تأثير خيالات بيشتر است. خيالاتتان در شرايط خستگي بدن قوي‌تر از شرايط عادي تأثير مي‌گذارند. اما اگر بدنتان در شرايط عادي باشد، خيالات که مي‌آيند قدرت کمتري در تأثيرگذاري دارند. از قديمي‌ها ‌شنيده‌ايد که مي‌گفتند در حمام‌ها اگر صبح زود مي‌رفتيم جنيان را مي‌ديديم. چون اولاً: وقتي تنها در حمام بودند جنيان را مي‌ديدند زيرا تنهايي؛ خيال‌پرور است. ثانياً: در آن فضا به جهت بخارِ زياد، اكسيژن به اندازه كافي موجود نبود و لذا به بدن فشار مي‌آورد و قوه‌ي وَهميه قوي مي‌شد، وقتي قوه وهميه قوي شد انسان هرچه را انتظار دارد مي‌سازد، آنقدر هم شديد مي‌سازد كه از آن تأثير مي‌گيرد. طرف مي‌گويد خودم ديدم در جنگل که بودم از لابلاي درخت‌ها يك مرتبه کسي آمد و شروع کرد به زدن من، و اين هم جاي مشت او، و واقعاً به اندازه جاي مشت صورت او ورم کرده است، شما مي‌مانيد که آخر اينجا جايي نيست که کسي پنهان شده باشد و بعد هم بيايد اين بنده خدا را کتک بزند. غافل از اين‌که او در آن تنهايي با رشد خيالات، از خودش کتک خورده، منِ او آنقدر قدرت دارد که به اين شکل بر بدن او تأثير بگذارد. در حالي که ما اين تأثيرات را به پاي انسان يا جنّي مي‌گذاريم[1]. البته نمي‌خواهم وجود جن را رد كنم، فعلاً مي‌خواهيم نقش قواي نفس روشن شود، تا آرام‌آرام برسيم به جايگاه جن و ملك و سِحر. موقعي که طرف از خيالات خود تأثير مي‌گيرد آن قدر به خيال خود اجازه‌ي رشد داده است که آن خيال مي‌تواند روي بدنش او تأثير ‌گذارد. حتماً شنيده‌ايد طرف خواب رفيقش را ديد که صحراي محشر است رفيقي که در جهنّم بود، جلو او را گرفت که يك ريال از تو طلبكار هستم بده وگرنه نمي‌گذارم از پل صراط به سوي بهشت رد شوي، گفت اين‌جا که پول ندارم، گفت پس بگذار براي اينكه يك کمي خنك شوم انگشتم را روی بدنت بگذارم، از سوزِ تماس انگشت او روي بدنش فرياد کشيد و بيدار شد، ديد راستي‌راستي آن جاي بدنش زخم شده است و به شدت مي‌سوزد. آري خيالِ طرف، به عالم قيامت سير كرد و تحت تأثير آن عالَم قرار گرفت و آن تأثير را به بدن منتقل کرد. بدن او كه به قيامت نرفت، بدنش در رختخواب خوابيده بود، روحش به قيامت رفت و از آن عالَم متأثر شد ولي بدنش زخم شد.

در فرانسه براي اين‌که ثابت كنند روان انسان بر بدنش تأثير مي‌گذارد در محکمه و در جلو زنداني مجازات او را اين‌چنين قرار دادند كه بايد آهن گداخته‌اي را روي دستش بگذارند، براي اجراي حکم در زندان و جلوي فرد زنداني كوره‌اي حرارت‌زا آوردند و ميله‌اي را هم در کوره گذاشتند تا خوب داغ و قرمز شد، دست‌هاي فرد زنداني را همان‌طور که نگاه مي‌كرد به تخت بستند، و پس از آن چشمش را بستند- بنده‌ي خدا در ذهن خود تصور مي‌كرد كه مي‌خواهند آهن قرمز را روي دستش بگذارند- بعد ميله آهن قرمز را نزديك دستش آوردند، ولي يک ميله‌ي آهن سرد را روي دستش گذاشتند، يك دفعه فرياد زد، سوختم و بعد هم دستش تاول زد. از اين طريق تأثير روان بر بدن را نشان دادند.

 

عین این حالت در رابطه با عقیده به «بختک» مطرح است که شخص با پیش‌فرض‌هایی که دارد در شرایط جسمی، روحی خاصی که ذهن او بیشتر تحت تاثیر خیالاتش می‌باشد، تصور می‌کند ‌موجودی بر روی او افتاده است و به او فشار می‌آورد، بدون آن‌که بختک واقعیت خارجی داشته باشد.

 

تله پاتی

آموزش تله پاتی

 

 هيچ كاري رو بدون داشتن قدرت در اون زمينه نمي شود با تمارين انجام داد
درهر تمرین یا برنامه تله پاتیک بین دو فرد فرستنده وگیرنده فاصله ای وجود دارد که می توان از چند سانتیمتر تا چند هزار کیلو متر متفاوت باشد میزان فاصله در نحوه و نتیجه ارتباط تله پاتی کمترین تاثیری ندارداگر شما فکر خود را به این امر معطوف و در نتیجه شرطی نماید که در فاصله طولانی بر قراری تله پاتی مشکلتر است این تلقین ذهنی بر روی رفتار شما تاثیر گذاشته ودر عمل نیز در فواصل نزدیک تر نتیجه بهتری کسب می کنید این تصور یا شرطی شدن نادرست و مضر است هرگز به فاصله موجود بین گیرنده و فرستنده اهمیتی ندهید شما به همان میزان از ظرفیت و قابلیتی را که در فاصله نزدیک کسب کرده اید می توانید در فواصل طولانی هم دریافت کنید .
اصول بنیادی دانش تله پاتی:
توصیه مشود که تجربیات اولیه درفاصله نزدیک و ترجیحا در یک اتاق آرام صورت گیرد برخی از صاحب نظران معتقدند که افراد حاضر در این جلسات بایستی از لحاظ روحی و عاطفی به هم نزدیک باشند اگر درتمرين هاي اولیه فرستنده پیام دست راست خود را بر روی دست چپ گیرنده بگذارد این ارتباط جسمی پیوند روحی و عاطفی بهتری را بین آنها ایجاد میکند در آیین سالکان و عارفان شرق آسیا بویژه چین باستان و سرزمین عجایب هند قسمت راست بدن دارای قدرت یا اهمیت مثبت و صادر کننده انرژی می باشد درحالی که سمت چپ دارای انرژی یا الکتریسته منفی و دریافت کننده میباشد .
زمان مناسب :
مناسبترین زمان برای ارتباط فکری ساعات آخر شب وصبح زود است در عمل انسان موجودی است که روز را با کار و فعالیت به پایان می رساند و شبها خسته و کوفته نیاز به خوابیدن دارد در شرایط عادی انسان شبها به چرت زدن و خواب الودگی دچار می شود ودرصورت دراز کشیدن به خواب عمیقی فرو می رود زمانی که ما بیدار و مشغول فعالیت هستیم ضمیر اگاه ما فعال است بر عکس هر زمان که ما در وضعیت سکوت و ارامش هستیم ضمیر ناخود اگاه ما فعال میشود در این شرایط انرژی زیادی از مغز ساطع میشود و پراکندگی این امواج نمايانگر وجود شرایط ارامش واسایش فیزیو لوژی در مغز است هر گاه ما بتوانیم جسممان را ریلاکس و غیر فعال کنیم قدرتها و قابليتهاي روحی و روانی فعال و شکوفا میشود گویی در این شرایط کانالهایی که برای فعالیت و کارایی لازمند رها وازاد مشوند در این زمان انسان بهتر وبیشتر می تواند با ضمیر ناخود اگاه خویش که منبع الهام و برکات است رابطه بر قرار کند زمانی که انرژی زیادی از مغز خارج شود روح میتواند خود را از زیر بار سنگینی جسم رها ودر فضای بی کران به پرواز در اید به این حالت وضعیت خروج روح از بدن می گویند

برای انجام تجربه تله پاتیک حداقل به دو نفر نیاز داریم .
جنسیت:
چون تله پاتی عبارت از انتقال افکاری است که از یک بار عاطفی و احساسی قوی اکنده شده است بنابراین با توجه به غرایزی که خداوند برایبقای نسل در نهاد بشر قرار داده است ارتباط بین دو جنس مخالف بایستی روشنتر و پر قدرت تری صورت بگیرد نر وماده هریک به تنهايی ناقص هستند و هر کدام از انها سعی دارد با جستجوی جفت خویشبه کمال برسد .
همان طور که در ارتباط عادی روزمره با دیگران سعی می کنیم با توجه به میزان سن تحصیلات طبقه اجتماعی و قدرت درک انها از زبان و منطق خاصی پیروی کنیم به هنگام بر قراری ارتباط تله پاتی با دیگرانهم بایستی به این عامل مهم توجه کنیم بنابراین اگر بخواهیم با کودکی ارتباط بر قرار کنیم با یستی از تصاویر و سمبلهایی استفاره کنیم که بیشتر مطابق ادراک و روحیات او باشد.
در روزهای پر گرد وغبار و پر باد وطوفان پیش از رگبارها در زمان فعالیتهای خو رشیدی و به هنگام وجود کامل قرص ماه از انجام تله پاتی خود داری کنید زیرا در برخی از افراد در این ایامممکن است کسالتهای مبهمی از یک سر درد تا افسردگی شدید حملات اسمی و..... دچار باشند بنا بر این هنگامی که هوا کمی ارام وخنک است بهترین زمان برای تمرینات تله پاتی استاین موضوع در روزهای که بارانی به شرطی که رگبار وجود نداشته باشد هم صدق می کند در زمانی که هوا بسیار سرد وگرم است شرایط نا مناسب است شاید دوستان بپرسن چرا دراین موقعها زمانه خوبی نیست. معمولا پیش از رگبارو رعدو برق تحولات شدیدی در میزان فشار و بار الکتریکی هوا پیدا می شود که هر گونه تماس تله پاتیک را مانع میشود مهمترین دلیل برای تو جیه عوارض این اثاربیان شده پیدایش تغیراتی در میزان یو نها یا اتمها و ملوکولهایی است که دارای بار الکتریکی در پوست هستند و انسان شدیدا نسبت به انها حساس است.
پیام تله پاتیك :
باید متن و لحنی داشته باشد که گویی خود او به این مطالب فکر می کند و انرا از با زبان خودش بیان می کند :برای مثال اگر بخواهیم که او دستش را بلند کند این پیام یا فرمان به این صورت صادر می گردد :حالا من دست رااز زمین بلند می کنم پس درستی مطالب این است که همه پیامها را تجسم کنید اگر کالایی می خواهید خریداری کنید مهم این نیست که به این كالا احتیاج داری یا نه کافیست که انگیزه و اشتیاق لازم برای خرید یک جنس به وجود آید.

در محیطی ارام بنشینید ودر حال هیپنوز قرار گیرید دوستان همان طورکه قبلاگفتم باید اراده قوی برای این کار داشته باشیددر این مرحله تصویر فرد مورد نظر را تا پانزده دقیقه یا نیم ساعت در ذهن خود مجسم کنید به یاد داشته باشید یک لحظه از ذهن محو نشود اگر چنانچهازذهن تصویر رفت میتونید یک عکس از فرد مورد نظر را در مقابل چشمان خود قرار دهید چند دقیقه ای به ان نگاه کنید بعد چشمان خود را ببندیدوان را مجسم کنید میتونید این کار را برای چند بارارامه بدهید تا موفق به تصویر ان در ذهن شوید تصور کنید شخصی که می خواهیدبر او اثر گذاریددر چند قدمی شما ست یا او را می توانید به وضوح ببینید د رذهن خود خطوط چهره وخطوط بد ن یا نیم رخ اورا مجسم کنید بین 10تا15دقیقه جز به هیکل او به صورت زنده نیندیشید تجسم ذهنتان منحرف نشود در این زمان برای کمک به حافظه متوانید از ان عکس استفاده کنید
اکنون تصور کنید که فکر واحساس فرد مورد نظر ناگهان در تسخیر تصویرشما قرار گرفته شما را می بیند به شما می اندایشد از دیدن تصویرشما نمتواند دل بکند از ملاحظه ان لذت می برد به این کار ادامه دهید به ارامی به انچه می کنید فکر کنید ما دام به خود تلقین کنید من اورا مجبورمیکنم به من فکر کند کار دیگری نمی تواند بکنداین تصویر ذهن خود را به ذهن او تحمیل کنید دوستان تعجب نکنید این حال را مثل یک فیلم می بینیدتصو رکنید از کنشهایی که شما به او داده اید به هیجان امده حس کنید به سوی شما کشیده میشودوبه خود تلقین کنید {ارزو دارم اورا ببینم و انچه رادر دل دارم به او بگویم }ان قدراین تلقین را تکرار کنید که نتیجه بگیرید تا سر انجام تسلیم خواسته شما شود.